حسن روحانی، در حالی کار در دولت یازدهم را کلید زد که میراثی از بدهیهای مالی، پروژههای نیمه تمام و ارتباطی بد و سطح پایین با سایر کشورها که در دولت قبل، شکل گرفته بود. با این حال اما اگر بخواهیم ارزیابی در این سه سال که از دولت یازدهم میگذرد، داشته باشیم، میتوان گفت که بخشی از پولهای بلوکه شده به کشور بازگشته، ارتباط ما با کشورهای دیگر ترمیم شده و مهمتر اینکه در کشور آرامش و امید به آینده تزریق شده است.
این شرایط اگرچه برای عموم مردم جامعه قابل درک و رضایت است اما هنوز بخشی هستند که رضایت کافی از شرایط موجود کشور ندارند. این مسأله میتواند چند دلیل داشته باشد.
اول اینکه بخشی از مردم به واقع آنچه بر سر کشور در دولت نهم و دهم آمده، واقف نیستند.
دوم اینکه به امور واقف هستند اما به دولت روحانی نقد دارند و یا بعضاً مخالف هستند.
نکته سوم هم اینکه شعارهایی که حسن روحانی در ابتدای دولتش داد، اکنون به طور کامل جامعه عمل نپوشیده است،
از این رو مخالفان دولت به عنوان نقطه ضعفی از این شعارهای تحقق نیافته، یاد میکنند. از این رو میتوان گفت که در سال آخر پایان دولت یازدهم، فشارها بر دولت افزایش مییابد. فشارهایی که نه در جهت کمک دولت و یا تصحیح برخی امور است، بلکه به قصد ایجاد بحران برای دولت روحانی، ایجاد میشوند.
حال اما نحوه عملکرد دولت میتواند بسیار تعیین کننده باشد.
اول اینکه معنی دولت، فقط رئیس دولت نیست بلکه به معنای عملکرد تمام اعضای کابینه، وزرا، استانداران و هر آن کس که به نوعی در دولت مشغول انجام وظیفهای است، میباشد. استراتژی حسن روحانی تاکنون، درگیر نشدن در حاشیهها و به نوعی پرداختن به امور پایهای کشور بوده است. اما این استراتژی در سال آخر دولت باید یا تغییر و یا به گونه دیگری ادامه پیدا کند. به گونهای که بساط بحران سازی در کشور برای دولت حسن روحانی برچیده شود. اولین راه حل اطلاع رسانی درست به مردم است. اینکه مردم بدانند جرا در این دولت شرایط اقتصادی تغییر چندانی نکرده است، بسیار مهم است. اکثریت مردم ما شاید از آمار چندان مطلع نباشند و یا اینکه تأثیر آنچه به عنوان آمار اعلام میشود را ندانند، بنابراین باید به زبان مردمی و دادن اطلاعاتی از جمله اینکه چرا این تغییر رخ نداده و یا تا چه اندازه رخ داده است، با آنها صحبت شود. تا زمانی که این اتفاق رخ نداده، مخالفان از این ضععف اطلاع رسانی استفاده میکنند و تاکنون نیز چنین کردهاند.
نکته دوم اینکه حسن روحانی باید در عین حال که مدافع اعضای کابینه و دولتش است، تغییراتی در اعضای کابینه بدهد. تغییراتی که البته به واسطه فشارهای بیرونی صورت نگیرد. چراکه این روزها فشارهای زیادی بر روی برخی وزرا و عملکرد آنها وجود دارد. تغییر این وزرا به واسطه فشارهای بیرونی، به معنای کوتاه آمدن برابر برخی مخالفان است. البته اگر انتقادها به حق باشد، تغییرات باید اعمال شود اما بعضاً انتقادهایی که در مورد برخی وزرا شنیده میشود، بیشتر اعمال سلیقهها و نظرات شخصی است. همچنین وزارت اطلاعات به عنوان یکی از وزارتخانه مهم دولت، میتواند در برخی امور ورود کند و سکوت طولانی این وزارتخانه شکسته شود. البته این بدان معنا نیست که مخالفان سرکوب شوند و یا با آنها برخورد شود. چراکه یکی از سیاستهای حسن روحانی، مدارا با مخالفان و منتقدان بوده است. اما آنچه چشم گیر است اینکه باید سکوت این وزارتخانه شکسته شود.
دکتر جلال جلالی زاده/ فعال سیاسی اصلاحطلب
روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان (۱۳۹۵/۷/۲۳)