آرمان – نازنین خرم: با گذشت چهار ماه از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هم با به یادآوری تب و تاب روزهای آخر اردیبهشت ماه با خود فکر میکنیم که شاید برای عملی شدن وعدهها هنوز هم فرصت باقی است. اما حالا دیگر کابینه دوازدهم تشکیل شده و جز دو وزارتخانه نیرو و علوم سایر وزارتخانهها با وزرای خود برنامههای دولت دوازدهم را دنبال میکنند. اما برخلاف وعدههای دکتر روحانی گویی به دلیل برخی ملاحظات جایی برای وزیر زن در کابینه نبوده و در حد معاونان رئیس جمهور بسنده شده است. این درحالی است که دیگر حتی انتخاب معاونان وزرا هم از بین زنان، اقلیتها و اقوام بعید به نظر میرسد. ولی مطالبه همه ۲۴ میلیون نفری که تا پاسی از شب در صفهای رایگیری بودند و برای بار دوم به حسن روحانی اعتماد کردند و خواستند که سکان مسئولیت اجرایی کشور را به دست او بسپارند تا بتوانند تا ۱۴۰۰ نفسی آسوده بکشند این نبوده است. انتظار داشتیم که در مراسم تحلیف ریاست محترم جمهور مولوی عبدالحمید را هم ببینیم اما گویی جایی برای حضور او نیز پیشبینی نشده بود که البته گلایههایی هم به همراه داشت. با جلال جلالیزاده از چهرههای شناخته شده و از رهبران اصلاحطلبی در کردستان ایران گپی در این باره زدهایم. این نماینده اسبق اهل سنت مردم سنندج در مجلس ششم با ابراز ناامیدی از اینکه مطالبات رای دهندگان در دولت دوازدهم محقق شود، یادآور شد: «زمان میگذرد و این نام نیک است که از افراد در اذهان باقی میماند.» ادامه گفتوگوی جلالجلالیزاده با «آرمان» را در ادامه میخوانید.
با وجود تشکیل کابینه دوازدهم و نهایی شدن معاونان وزرا هنوز خبری از حضور اهل سنت، جوانان و زنان نیست.
از گذشته گفتهاند «سالی که نکوست، از بهارش پیداست». فکر میکنم انتخاب کابینه آقای روحانی پاسخگوی این رای ۲۴ میلیونی نبود. درحالی که آقای روحانی باید به نظرات رایدهندگان و کسانی که از ایشان حمایت کردهاند، توجه میکرد و براساس نظرات، دیدگاهها و انتظارات رای دهندگان کابینه را تشکیل میداد ولی آقای روحانی از وزرای قبلی استفاده کرد. وزرایی که برخی از آنها نشان دادهاند که در حیطه کاری خودشان افراد چندان توانایی نیستند و نمیتوانند پاسخگوی مردم باشند و انتظارات مردم را برآورده کنند. بنابراین مشخص است که اینگونه وزرا دنبال اشخاص و افرادی هستند که از گذشته با آنها بودهاند و با توجه به اینکه خودشان متاسفانه اهل تغییر و تحول نیستند، افراد پیرامونی آنها هم نمیتوانند روی دیگران تاثیر مثبتی بگذارند. به نظرم مشخص است که نباید انتظار زیادی از این وزرا و کابینه جدید آقای روحانی برای تغییر و تحول یا استفاده از جوانان، زنان، اهل سنت و اقوام داشت و درواقع ضعف بزرگی است که متوجه دولت میشود. اما با توجه به اینکه مردم دو دوره در انتخابات ریاست جمهوری از آقای روحانی حمایت کردند، بیشتر باید نسبت به رای مردم و جایگاه مردمی توجه میکردند. برای برجای گذاشتن نام نیک بهتر این است که به هر صورت دل مجموعهای از افراد را بهدست آورند.
ایشان در دوران مبارزات انتخاباتی خود وعدههایی در دیدار با مولوی عبدالحمید به اهل سنت دادند اما در مراسم تحلیف دعوتی از ایشان نشد و این موضوع گلایههایی را بهوجود آورد. غیر از این، وعده استفاده از زنان را در کابینه داده بودند اما بعد ملاحظاتی را عنوان کردند که نمیتوانند از وزیر زن استفاده کنند و در سطح معاونان از چند خانم استفاده کردند. ولی باز شاهد هستیم که همان چند خانم کابینه یازدهم را جابهجا کردهاند! در چنین شرایطی مطالبات مطرح شده چگونه قابل پیگیری است؟
معتقدم اگر آقای روحانی نسبت به مطالبات مردم پاسخگو نباشد و به مطالبات توجه نکند، بازنده اصلی است. نام ایشان در تاریخ این کشور و نظام به عنوان کسی که به وعدههای خود عمل نکرد، ثبت میشود و درنهایت ایشان متضرر خواهد شد. در هر صورت دنیا و زمان میگذرد و این مسائل هم به هر صورت مهم هستند. نه تنها بحث خود آقای روحانی بلکه بحث اینکه ایشان بتواند چه تاثیر و نام نیکی از خود برجای بگذارند تا به هر صورت در کشور ما به عنوان رئیس جمهوری که مجری قانون اساسی و رئیس همه ایرانیان محسوب میشود و همه از کرد، فارس، عرب، سنی، زن و مرد از ایشان انتظار دارند که ایشان به وظیفه خودش که در قانون اساسی هم اشاره شده اهتمام کافی را به خرج دهد. این ۴ سال هم میگذرد، همانطور که روسای جمهور قبلی هم آمدهاند و رفتهاند و مردم در مورد عملکرد آنها قضاوت میکنند. قاعدتا مردم و تاریخ در مورد ایشان قضاوت خواهد کرد که تا چه حد به وعدههای خودش عمل کرد و به آنها اهمیت داد.
برخی اصلاحطلبان هم از چینش کابینه دولت دوازدهم رضایت نداشته و انتظار داشتند که وزارتخانههای کلیدی در اختیار اصلاحطلبان باشد که محقق نشد. شما فکر میکنید براساس همان شعار تا ۱۴۰۰ با روحانی آیا بر عهد خود بر حمایت ازروحانی باقی میمانند؟
به نظرم اگر بنا باشد که آقای روحانی به وعدههایش عمل نکند یا خواستههای مردم را برآورده نکند وضعیت حمایت متفاوت خواهد بود. چون حمایت کردن از کسی که به وعدههای خود عمل نکرده و همچنان بر اساس برنامههای خود حرکت میکند، قطعا به ضرر حمایت کنندگان تمام خواهد شد و کار مدبرانهای نیست.
فکر میکنید چرخش آقای روحانی بیشتر به سمت اردوگاه اصلی خودش که برخاسته از اصولگرایی است، میباشد یا اینکه ایشان را همچنان یک اصولگرای اصلاحطلب میدانید؟
البته ایشان هیچوقت اصلاحطلب نبودهاند اما حرفها و وعدههای ایشان ظاهرا اصلاحطلبانه بوده است. به هر صورت یک جهت و چرخش اصلاحطلبانه داشت اما فکر نمیکنم که دوباره بعد از بهدست آوردن رای مردم بخواهند مواضع خود را تغییر دهند که در این صورت نوعی استفاده از فرصت مطرح میشود که البته به نظرم با شخصیت ایشان سازگار نیست.
اما ایشان در کابینه خود از اقلیتها و قومیتها استفاده نکردهاند آیا در حد معاونان وزرا شاهد این اتفاق خواهیم بود؟
امیدوارم که ایشان تحت تاثیر آماج خواستههای مردم قرار بگیرد. یعنی کارگران، کشاورزان، محرومان، جوانان و زنان که با هزاران امید و آرزو به ایشان رای دادند که تغییری در وضعیتشان داده شود و مطالباتشان پیگیری شود. اگر آقای روحانی به وعدههای خودش عمل نکند به نظرم برای ایشان صورت خوبی نخواهد داشت و قطعا مورد قضاوت افکار مردم قرار خواهد گرفت.
آیا اصلا بازتابی در جوامع بینالمللی خواهد داشت؟
رئیس جمهوری که به وعدههای خود عمل نکند، قطعا از نظر مسائل حقوق بشری و مدافعان حقوق بشری مورد انتقاد قرار خواهد گرفت و باید جوابی برای افکار عمومی داشته باشد.