زمانی مردم دست به انتخاب و یا تغییر میزنند که مطالباتی داشته باشند. در مورد اول یعنی انتخاب این است که وقتی، در معرض انتخاب مردم در قامت کاندیدای ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و یا شورای شهر قرار میگیرد، اولویت اول مردم برای انتخاب، میزان برآورده شدن مطالباتشان است. در این شرایط فردی را انتخاب میکنند که توانمندی برآورده کردن مطالباتشان را داشته باشد و یا اینکه وعدههایش با مطالبات مردم مطابقت داشته باشد. همچنین زمانی مردم دست به تغییر میزنند که از برآورده نشدن این مطالبات و یا تعویق آن خسته شده باشند و یا قطع امید کرده باشند. در این صورت افرادی را جایگزین فرد دیگری در قامت نمایندگی مجلس، خبرگان و یا شورای شهر میکنند.
مورد دوم درباره انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی صدق میکند. به این ترتیب که مردم برای برآورده شدن مطالباتشان، نیاز به تغییر نمایندگانشان دیدند. اکثریت نمایندگانی هم که اکنون در مجلس دهم هستند، انتخاب مردمی هستند که نیازمند تغییر و پی گیری مطالباتشان بودند. اما طول مدت نمایندگی هر نماینده، ۴ سال است و نمایندگان مجلس دهم هنوز به نیمه راه هم نرسیدهاند. از این رو بیان برخی مسائل از جمله، چرایی سکوت نمایندگان، عدم پیگیری مطالبات مردمی و عمل نکردن به وعدههای داده شده، پیش از انتخابات مجلس دهم، کمی غیر معقول و با اهداف خاص به نظر میرسد. به این ترتیب که برخی با بیان مواردی از این دست سعی دارند به نام افکار عمومی به نمایندگان مردم فشار وارد کنند. این برنامه طراحی شده اما به زودی شکست خواهد خورد، چراکه نمایندگان قطعاً در شش ماه دوم فعالیتشان در مجلس، عمده اقدامات خود را شروع خواهند کرد. این تجربه در مجالس گذشته نیز وجود داشته است.
بنابراین میتوان گفت که چه طور برخی در ابتدای مجلس نهم و یا هشتم، پی گیری مطالباتشان را از نمایندگان نمیکردند و یا حتی چشمشان را بر برخی کوتاهیهای نمایندگان میبستند؟ از سوی دیگر این نکته را نیز باید در نظر داشت که نمایندگان مجلس دهم، فشارهای سیاسی و یا بعضاً غیر سیاسی را از طریق برخی حواشی متحمل میشوند که کار را برای آنها سخت میکند. اما با این وجود این مسأله در بلند مدت نمیتواند توجیهی برای اقدامات عقب افتاده باشد.
به هر روی این تجربه در مجلس ششم شورای اسلامی نیز تا حد زیادی وجود داشت. به طوری که برخی سعی در القای ناکارآمدی مجلس ششم با ایجاد حواشی و فشار بر مجلس داشتند. فشارهای خارج از مجلس که اغلب کار را برای نمایندگان سخت میکرد اما نمایندگان برابر آن سکوت نمیکردند و حداقل به افکار عمومی دلیل برخی اقدامات انجام نشده و یا انجام شده را توضیح میدادند.
البته باید این نکته را یادآور شد که به حق، مجلس دهم شورای اسلامی هیچ قرابتی به مجلس ششم شورای اسلامی ندارد و این قیاس، چندان قیاس مبتی بر ارزیابیهای صحیح نیست. چراکه از ترکیب مجلس ششم شورای اسلامی گرفته تا فشارها بر آن مجلس و سطح مطالبات مردمی با مجلس دهم تفاوتهای آشکاری دارد. در مجلس ششم شورای اسلامی اکثریت نمایندگان مجلس اصلاح طلب بودند و این همصدایی اصلاح طلبان در مجلس، با تمام مشکلات میتوانست در برخی امور راهگشا باشد و حتی پی گیری مطالبات مردم نیز تا حدی، هماهنگ شده تر، پیش رود. اما در مجلس دهم شورای اسلامی صداهای متفاوتی شنیده میشود که اگرچه اکثریت آن نمایندگان اهل تعامل و معتدل هستند اما در رسیدگی به موضوعات، اغلب اولویتهای متفاوتی دارند. به هر روی اما مطالبات مردم از هر مجلسی با هر ترکیبی به حق است اما نباید به بهانه مطالبات مردم، افکار عمومی را تهیج کرد و یا ناکارآمدی نمایندگان را به آنها القا کرد.
نویسنده: دکتر جلال جلالی زاده / نماینده مجلس ششم
منبع: روزنامه الکترونیکی ایرانیان، سال اول، شماره ۲۸۱، چهارشنبه ۲۶آبان۱۳۹۵